ارسال رایگان برای خرید بیش از 300هزار تومان

پیشنهاد ویژه

کتاب قاسم به روایت مرتضی سرهنگی

کتاب قاسم به روایت مرتضی سرهنگی

486,000

540,000 تومان

10%
جدیدترین‌
کتاب آخرین نبرد (داستان)

کتاب آخرین نبرد (داستان)

225,000

% 10

250,000تومان
بلاگ
تصویری بی‌واسطه و واقع‌گرایانه از جنگ سوریه

تصویری بی‌واسطه و واقع‌گرایانه از جنگ سوریه

<h4>یادداشتِ علی علی‌بیگی بر کتاب «دختران قبیله جنگ» :</h4><p><br></p><p>من، هفت هشت سال پیش با جواد افهمی آشنا شدم. آن موقع‌ها اولین رمانش و شاید بتوان گفت شاهکارش را خلق کرده بود. «سوران سرد». معروف است که هر نویسنده در زندگی‌اش یک شاهکار خلق می‌کند که اوج زندگی هنری او محسوب می‌شود و دیگر تکرار نخواهد شد. سوران سرد به احتمال زیاد شاهکار هنری جواد افهمی باشد. هرچند من آرزو دارم این‌طور نباشد!</p><p class="ql-align-justify"><strong>سوران سرد یک داستان در دل برف و سرمای کردستان در زمان جنگ را روایت کرده است.</strong> شاید صدها کتاب داستان در مورد جنگ ایران و عراق خوانده باشیم، اما به نظر من سوران سرد تنها کتابی است که واژه «دفاع مقدس» را به تصویر کشیده است. اصلاً شخصیتی در این کتاب داریم که خود مجسمه دفاع مقدس است.</p><p class="ql-align-justify"><strong>بعد از سوران سرد، نوبت «سال گرگ» بود. </strong>بی‌نهایت منتظر سال گرگ بودم که ببینم جواد افهمی چه کرده. کتاب را خواندم. همان جواد افهمی بود. نوع روایتش و زبانش مثل سوران بود. اما یک پله پایین‌تر. شاید به این خاطر که سوران سرد شاهکار نویسنده‌اش بود! سال گرگ کمی شلختگی داشت. نه زیاد. شاید بخاطر راوی‌های متعدد. پیچیدگی خوش‌آیند سوران جایش را به شلختگی در سال گرگ داده بود. با این حال سال گرگ هم راضی‌ام کرد. یک داستان خوب از دل منافقین را روایت می‌کرد.</p><p class="ql-align-justify"><strong>چند سال منتظر جواد افهمی ماندم، اما خبری نشد.</strong> در طول این سال‌ها فقط یک عکس از او در اینستا دیدم. ناراحت شدم. فکر کردم دیگر بی‌خیال نوشتن شده است. اما این‌طور نبود. تا اینکه شنیدم کتاب جدید جواد افهمی به چاپ رسیده است. «دختران قبیله جنگ». جالبش این بود که انتشارات خط مقدم این کتاب را به چاپ رسانده بود! جایی که «کنعان» من هم به چاپ رسیده! عطشی که برای خواندنش داشتم دو چندان شد. سریع کتاب را سفارش دادم. دو فصل اول را که خواندم مو به تنم سیخ شد. همان جواد افهمی بود. با همان زبان و همان روایت. این اصلی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی جواد افهمی بود که در رمان جدیدش حفظ شده بود و این برای من خوش‌آیند و البته راضی‌کننده بود. یک روایت دقیق و درست و پر از التهاب.</p><p class="ql-align-justify"><strong>اما جواد افهمی برای من بیشتر با مهندسی داستان از نویسندگان دیگر جدا شده است.</strong> اگر کتاب‌های جواد افهمی را خوانده باشید به مهندسی داستانش پی خواهید برد. چند فصل ابتدایی یک مقدمه‌چینی و طرح مساله که رفته‌رفته مخاطب درگیرش می‌شود و در ادامه درگیری بیشتر با داستان و عطش برای رسیدن به انتهای داستان و در نهایت پایان‌بندی درست. در تصور من همیشه از اتاق کار جواد افهمی یک وایت‌برد بزرگ وجود دارد که اسامی شخصیت‌ها روی آن نوشته شده است و با کلی خط و کلمه و جمله در هم پیچیده که به هم وصل شده‌اند و کلی یادداشت روی کاغذ در اطراف وایت‌برد روی دیوار سنجاق شده‌اند! این مهندسی هم در سوران قابل دیدن است و هم در سال گرگ. در دختران قبیله هم رد پای این مهندسی باز دیده می‌شود.</p><p class="ql-align-justify"><strong>در این کتاب ما ابتدا با سوسن طرفیم و البته حمزه. اما سپس حورا و نامزدش رئوف وارد داستان می‌شوند.</strong> داستان مال حوراست. از شیعیان فوعه و رئوف سنی مذهبی که تا پای جان حاضر است بخاطر عشقش بایستد و سعی دارد او را از مهلکه جنگ دور کند. به راستی آنها از دنیا چه می‌خواهند؟! یک زندگی ساده با مشکلات ساده و معمولی و البته دور از جنگ و کشتار. با هر اعتقادی و باوری و مذهبی.</p><p class="ql-align-justify"><strong>جواد افهمی قبلاً هم سابقه برداشت آزاد از یک واقعه تاریخی را در کتاب سال گرگ تجربه کرده است.</strong> در کتاب دختران قبیله جنگ هم باز به سراغ همین کار رفته است. واقعه فوعه و کفریا که چند سال پیش در سوریه رقم خورد. این واقعه شده دست‌آویز نویسنده و تا جای ممکن این واقعه را داستانی و انسانی کرده و به زیبایی در قالب داستان ارائه داده است.</p><p class="ql-align-justify"><strong>نکته بعدی پرداخت دقیق و درستِ اتمسفر داستانی است.</strong> نمی‌دانم جواد افهمی به فوعه و کفریا و بنش رفته و آنجا را از نزدیک دیده است یا نه. که البته بعید به نظر می‌رسد. اما اتمسفر به قدری دقیق و درست ساخته شده است که گویی نویسنده با آنها زندگی کرده و آن شهرها و روستاها را از نزدیک دیده است.</p><p class="ql-align-justify"><strong>علاوه بر این شخصیت‌ها هم درست ساخته شده‌اند</strong> و علی‌رغم اینکه داستان ایجاب می‌کند دیالوگ‌های اعتقادی و آرمان‌گرایانه بگویند، اما اصلاً دیالوگ‌ها از داستان بیرون نمی‌زنند و کاملاً بر دهان شخصیت‌ها می‌نشینند. وقتی شخصیت‌ها دارند صادقانه از یک هدف بزرگ حرف می‌زنند مخاطب باورشان می‌کند و هرگز آنها را گنده‌گویی قلمداد نمی‌کند. بهترین نمونه‌اش دیالوگ‌های حمزه است که رفته و عضو گروه داعش شده است. او از یک ایمان عجیب و غریب و یک آرمانِ توهم‌آلود صحبت می‌کند و ما کاملاً منظورش را می‌فهمیم. در مقابل حیرت سوسن از این اتفاق را هم درک می‌کنیم.</p><p class="ql-align-justify"><strong>هنوز هم برای مخاطب ایرانی جای سوال است</strong> که انسان‌های یک شهر و یک کشور که سالیان دراز در کنار هم برادرانه می زیستند، چگونه یک شبه به دشمنِ هم تبدیل شدند و تشنه خون یکدیگر شدند؟!</p><p class="ql-align-justify"><strong>دختران قبیله جنگ سعی دارد به این سوال جواب دهد</strong> و اتفاقات سوریه را لخت و عریان نشان مخاطب ایرانی و شاید جهانی دهد. تبعات جنگ بدون پرده و واسطه به مخاطب نشان داده می‌شود و مخاطب خودش را در جای حورا یا رئوف می‌گذارد و جای او تصمیم می‌گیرد. هم شروع کتاب درخشان است و هم پایان آن. یک صحنه نفس‌گیر و کاملاً درگیرکننده از جواد افهمی را شاهد هستیم که مو به تن آدم سیخ می‌کند.</p><p class="ql-align-justify"><strong>همچنین دوست دارم از صحنه‌های داخل اتوبوس نیز بنویسم.</strong> اتوبوسی که دارد مسافرانش را به ابدیت می‌برد و در جای‌جای داستان حضور دارد. انگار که قسمتی از واقعه فوعه و کفریا با اتوبوس گره خورده است. این اتوبوس دنیایی است که موقت و گذران است. هر لحظه در حرکت است و هر لحظه مترصد حادثه و مسافرانی که لاجرم در این اتوبوس هم‌رکاب هم‌دیگرند و باید باهم این مسیر را طی کنند. با تمام گرفتاری‌ها و مشکلات.</p><p class="ql-align-justify"><strong>کتاب «دختران قبیله جنگ» یک کتاب خوب و سرپا از تبدیل وقایع سوریه به داستان است</strong> که قطعاً به خواندنش می‌ارزد و می‌توان ساعت‌ها در موردش صحبت کرد. مجدداً به نویسنده کتاب تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم شاهد درخشش این کتاب و نویسنده‌اش باشیم.</p><p><br></p>

بعد از خواندن، قاسم را چند برابر بیش از قبل دوست دارم

بعد از خواندن، قاسم را چند برابر بیش از قبل دوست دارم

<p>یادداشت حامد خسروشاهی بر کتاب «قاسم؛ به روایت مرتضی سرهنگی»</p><p><br></p><p><strong>در حاشیه سفر اربعین به عراق</strong>، خواندن کتاب قاسم به روایت مرتضی سرهنگی برایم روایتی پررنگ و نزدیک از حاج قاسم رقم زد؛ اثری 500 صفحه‌ای که بسیاری از صحنه‌هایش در همین عراق شکل گرفته است. از روزهای جنگ تحمیلی تا دوران پرتنش پس از سقوط صدام، از دولت‌سازی در عراق تا نبرد با داعش.</p><p><strong>نویسنده حاج قاسم را راوی اول شخص قرار داده</strong> تا داستان، زنده و نفس‌گیر پیش برود. این انتخاب گرچه به جذابیت روایت افزوده، اما گاهی حس خودستایی را به قهرمان داستان نسبت می‌دهد. همچنین تأکید بر نقش رهبری او، کمی از سهم تصمیم‌گیران و مجاهدان بومی سوریه و عراق کم کرده است.</p><p><strong>با این حال، این اثر با پشتوانه‌ای قوی از تحقیق و گردآوری منابع</strong>، جامع‌ترین تصویر از شهید سلیمانی را تا امروز پیش روی مخاطب می‌گذارد؛ تصویری که هم میدان‌های جنگ را به روشن‌ترین و زنده‌ترین شکل ممکن ترسیم می‌کند و هم لحظات انسانی و شخصی او&nbsp;را به دل خواننده می‌نشاند.</p><p><strong>بعد از خواندن این کتاب، شهید فرودگاه بغداد را چند برابر بیش از قبل دوست دارم</strong> و معنای حضورش برایم عمیق‌تر شده است. اگر می‌خواهید حاج قاسم را نه فقط به‌عنوان یک فرمانده، که به‌عنوان یک انسان در دل حوادث خاورمیانه بشناسید، این کتاب نقطه شروع خوبی است.</p><p><br></p><p>کتاب «قاسم؛ به روایت مرتضی سرهنگی» را از <a href="https://hesstore.ir/product/1676083"><strong>اینجا</strong></a> تهیه کنید.</p>

رفتن یا نرفتن، مسئله این است

رفتن یا نرفتن، مسئله این است

<p>یادداشتی بر کتاب «گاندی و شرکا» به قلم فاطمه سلیمانی نویسنده و فعال حوزه کتاب:</p><p><br></p><p><strong>برخاستم از جای و سفر پیش گرفتم / نه از خانه‌ام یاد آمد و نه ز گلشن و منظر</strong></p><p>عبارت فوق شعری است که ناصرخسرو قبادیانی سفرنامه خود را با آن آغاز کرده است. او یکی از مشهورترین سفرنامه‌نویسان ایرانی است. سفرنامه او شرح سفری هفت ساله به بلاد اسلامی است. آنچه از او به یادگار مانده است، منبع معتبری است جهت شناخت زمانۀ او؛&nbsp;از سیاست و فرهنگ تا جامعه‌شناسی... اما لزوماً همۀ کسانی که سراغ خواندن سفرنامۀ ناصرخسرو می‌روند قصد پژوهش ندارند.</p><p><strong>لذت یک متن کهن همراه با ماجرهایی واقعی که چند قرن پیش اتفاق افتاده‌اند</strong> و حالتی داستان‌گونه به آن داده‌اند. در روزگاری که هنوز دوربین اختراع نشده بوده و اثری از دنیایی که امروزه به نام دنیای مجازی می‌نامیم نبوده، نوشتن سفرنامه، خدمت به خلق بود جهت شناختن و آشنایی با دنیایی که شاید هرگز موفق به دیدن آن نشوند. مثلاً در روزگار ناصرخسرو چند نفر قادر بودند تا سفر حج را تجربه کنند. آیا همۀ کسانی که استطاعت مالی داشتند استطاعت جانی هم داشتند؟</p><p><strong>البته که همین سفرنامه هم در دسترس عموم قرار نمی‌گرفت</strong>، اما ثبت و ضبطش حداقل برای آیندگان چراغ راه بود. اما حالا که دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری با کیفیت بالا تصاویر را ثبت و ضبط می‌کنند و دنیای فراگیر مجازی سفر مجازی به همه جای دنیا را فراهم کرده است؛ آیا سفرنامه‌نویسی کاری عبث و بیهوده است؟ آیا اصلاً سفرنامه‌ها مخاطب دارند؟</p><p><strong>قطعاً مخاطب دارند. به چند دلیل. عکس و فیلم‌های دنیای مجازی ماندگار نیستند</strong> و در حجم زیاد اطلاعات تصویری گم می‌شوند. توریست‌ها همۀ عکس و فیلم‌های خود را منتشر نمی‌کنند و تنها به آن بخشی بسنده می‌کنند که برای خودشان مهم و جذاب است. بومی‌های هر منطقه هم با توجه به اینکه با محیط اطراف خود خو گرفته‌اند معمولاً نیازی نمی‌بینند تا وقایع اطراف خود را مرتب به تصویر بکشند مگر اینکه اتفاقی خاص و ویژه در حال وقوع باشد. به علاوۀ اینکه آنها از دیدگاه خود و با زبان خود ماجراها را روایت می‌کنند که برای همه قابل فهم و درک نیست.</p><p><strong>سفرنامۀ مکتوب اما ماندگار است. وقتی یک متن تبدیل به کتاب می‌شود</strong>، حتی اگر فقط در یک نوبت منتشر شود نسخه‌هایی از آن به یادگار می‌مانند. در کشور ما از تمام کتاب‌های منتشر شده حداقل یک نسخه در کتابخانه ملی موجود است و اهل تحقیق می‌توانند از آن استفاده کنند.</p><p><strong>سفرنامه‌نویس با هر پدیده برخورد تازه‌ای دارد</strong> و آن اتفاق و ماجرا، یا آن مکان خاص و... برای او یک تجربۀ جدید محسوب می‌شود؛ بنابراین به احتمال زیاد مخاطب را در آن لحظۀ خاص شریک خواهد کرد.</p><p><strong>در نهایت اینکه عکس و فیلم قادر نیستند</strong> <strong>اوضاع فرهنگی، اقتصادی سیاسی یک منطقه را به نمایش بگذارند</strong>؛ اما سفرنامه‌ می‌تواند این ویژگی را داشته باشد. در ضمن سفرنامه یک روایت شخصی است و تجربۀ هر فرد با دیگری در مواجهه با پدیده‌ها متفاوت است.</p><p>متأسفانه در کشور ما و در میان اهل قلم نوشتن سفرنامه زیاد رواج ندارد و نویسندگانی که به طور جدی تمرکزشان را روی سفرنامه گذاشته‌اند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند.</p><p><strong>یکی از این نویسندگان خوش‌ذوق معصومه صفایی‌راد است</strong>. او سفرنامه‌نویسی را با سفرنامه بوسنی و مارش میرا شروع کرد. اما بعد از آن سفرنامه‌های او رنگ و بوی ویژه‌ای گرفتند. او در سفرهایش به دنبال مراسم عزاداری اباعبدالله(ع) در نقاط مختلف دنیاست. از ترکیه و عراق گرفته تا هندوستان. کتاب «گاندی و شرکا» سفرنامه او به کشور هندوستان است. او به دنبال مراسم عزا خودش را به حیدرآباد هند رسانده است. چون این سفرنامه مانند سفرنامه‌های قبلی نویسنده مختص یک مراسم خاص در یک جغرافیای محدود است، نباید از آن توقع داشت که تمام فرهنگ و سیاست و اقتصاد هند را به نمایش گذاشته باشد. نوشتن چنین سفرنامه‌ای نیازمند حداقل چند ماه اقامت در کشور مقصد و معاشرت با اقشار مختلف جامعه است. به علاوۀ مطالعه و کندوکاو و تحقیق.</p><p><strong>در سفرنامه "گاندی و شرکا" قرار است فقط روی مراسم عزاداری متمرکز شویم</strong>، اما نویسنده خست به خرج نداده و سایر دیده‌ها و شنیده‌ها را هم در سفرنامه منعکس کرده است. انعکاس جزئیات می‌تواند به مخاطب جهت بدهد. شاید عکس و فیلم‌ها آن‌قدر جذاب باشند که هرکسی را برای سفر به هند مشتاق کند، اما سفرنامه، تصویری واقعی‌تر از کشور مقصد به نمایش بگذارد. مسئله غذا و عبادت و پاکی و... می‌تواند برای یک مسلمانِ معتقد مسئله‌ساز باشد و برای یک شخص ماجراجو جذاب و متفاوت.</p><p><strong>مسائلی که نویسندۀ کتاب نیز با آن مواجه بوده و حتی برخی مسائل مذهبی هم برای او آزاردهنده بود؛</strong> اما در مقدمۀ کتاب تکلیف خودش را با خواننده روشن کرده است:«اسلامی که به هندوستان رسیده شاید به دلیل بعد مسافت، در بعضی موارد، از محتوا و اصلش خیلی فاصله گرفته که گاهی برای من هم خوشایند نبود. ولی من در جایگاه نقد نبودم و نیستم. در طول سفر و طی مدت نوشتن خیلی سعی کردم از قضاوت دور بمانم و اگر جایی این‌طور نبود، بر من ببخشید.»</p><p><strong>اگر کسی اهل فن باشد در همان فصل اول متوجه می‌شود که نویسندۀ این کتاب اهل قلم است</strong> و با تکنیک‌های نوشتن آشنا:«هنگام برگشت این مسیر خواستم چند دقیقه توی نمازخانه چشم گرم کنم که نیروی خدماتی با سروصدا بیدارم کرد و گفت برو در هتل‌های فرودگاهی بخواب!»</p><p>«من اگر بخواهم روزی فیلمنامه‌ای بنویسم هیچ‌وقت شخصیت‌های اصلی داستانم را این‌طور اتفاقی و دم‌دستی سر راه هم قرار نمی‌دهم»</p><p><strong>استفاده از تکنیک فلش‌فوروارد(پرش به آینده) یکی از راه‌های تلخیص است.</strong> نویسنده تصمیم می‌گیرد سفرنامه را در یک نقطه خاص به پایان برساند؛ اما بنا به دلایلی لازم است یا دوست دارد به ماجرایی بعد از نقطه پایان اشاره کند. اینجاست که تکنیک فلش‌فوروارد به کار می‌آید و در همان چند خط شروع ماجرا به پایانِ آن اشاره می‌کند.</p><p><strong>در دنیای واقعی رخ دادن هم اتفاقی ممکن است، اما در دنیای فیلم و داستان، وقایع باید از روابط علی و معلولی پیروی کنند</strong> وگرنه با داستانی سست و ضعیف مواجه خواهیم شد. نویسندۀ کتاب "گاندی و شرکا" به عنوان یک نویسنده مرز این دو را در کتابش مشخص کرده است. ما در سفرنامه پا به یک دنیای واقعی گذاشته‌ایم که اتفاقات در آن همیشه نیازمند روابط علی و معلولی نیست. در دنیای واقعی هر اتفاقی طبیعی است.</p><p><strong>+</strong> <a href="https://tn.ai/3367391">بازنشر از خبرگزاری تسنیم</a></p>

پُروصله‌ترین کشور روی زمین!

پُروصله‌ترین کشور روی زمین!

<p>یادداشتی بر کتاب «جان‌ور قندهار» به قلم ناعمه اصفهانیان</p><p><br></p><p><strong>به واسطه تولد و زندگی در کاشان</strong>، افغانستانی هیچ‌وقت برایم غریبه نبوده. از وقتی چشم باز کردم در محله‌مان همسایه‌ افغانی داشتیم و در مدرسه همکلاسی‌های افغانی که دوستانم بودند. اما باید اقرار کنم که از افغانستان هیچ نمی‌دانستم و تصویری جز همان سرزمین برهوت و مردمان رنج‌کشیده در ذهنم نبود... تا جان‌ور قندهار!</p><p><strong>جان‌وَرِ قندَهار سفرنامه‌ای نفس‌گیر</strong> به سرزمین افغانستان یا تکه جدا شده خراسان شرقی است؛ شبیه‌ترین همسایه که هیچ از او نمی‌دانیم. نه از تاریخ، نه از جغرافیای عجیب، نه از خرده فرهنگ‌ها و نه از تبارشان. آنجا که سال‌هاست زحمتش برای ما بوده و سرکوفتِ سرنوشت پررنجش نیز.</p><p><strong>در این کتاب، هادی معصومی از سفری</strong> که در آغازین روزهای امارت دوم طالبان به افغانستان داشته، روایتی پرکشش و ماجراجویانه برای ما نقل می‌کند که شیرینیِ روایت با قند پارسی در قامت فارسی دَری، زبان طنز و تلخیِ اتفاقات، همگی با هم آمیخته و عجین شده‌اند. «یاد جمله آن راننده بامیانی افتادم که به مسافران طالبش گفته بود: شما گدا بودن ما رَ هم گدا کردن. گرسنه بودن ما رَ هم گرسنه کردن. عدالت رَ خوب اجرا کردن.»</p><p><strong>جان‌ور قندهار داستان سفر به کشور پُردردی</strong> است که حتی یک روز از خانه‌جنگی در امان نبوده و نویسنده که معتقد است آمده‌ تا مانند نواری خام تنها بشنود و ثبت کند، واقعاً آمده تا تنها شنونده حرف‌های مردم کوچه بازار، رهبران این حزب و آن حزب و فرماندهان جنگی باشد بدون احساس تعلق به آنان که طالبان را جنبش اصیل منطقه می‌خوانند یا آنان که احمد مسعود جوان را سیدالشهدا و ایران را منافق می‌دانند.</p><p><strong>معصومی در این کتاب تصویر نسبتاً روشنی </strong>از افغانستان به ما می‌دهد و از جغرافیایش می‌گوید، از جغرافیای سخت و دشواری که اقوام را از هم جدا کرده و اختلاط فرهنگی را ناممکن ساخته و تسلط حکومت مرکزی را مشکل و دور از دسترس. از فرهنگ مردمان نوشته و از روزمرگی‌ها و آرزوهایشان در میانه جنگ. از نگاه گاهی به حق و گاهی به ناحقِ ناامیدشان به ایران گفته و حُب و بغض‌شان نسبت به آمریکا. او در پس هر گفتگو و حین هر کشمکش، هر لحظه یقه وجدان خود و مخاطب را می‌گیرد که آیا این همه توان ما برای کمک به افغانستان بوده است؟</p><p><strong>داستان اما درون سیاست و خشونت</strong> و جدیت نمی‌ماند. پا را بسیار فراتر از سیاست گذاشته و وارد ادبیات و تاریخ می‌شود. اصلا مگر ممکن است از افغانستان بگویی و از خواجه عبدالله انصاری نگویی؟ از بامیان عبور کنی و صلصال و شهمامه، مجسمه‌های غول‌پیکر بوداییِ بامیان که سال‌هاست جانباز هر جنگی شده‌اند را نبینی؟ به مزار شریف بروی و داستانِ قبر امام شریف را ندانی و یا به غَزنِی سفر کنی و یاد بارگاه سلطان محمود غزنوی و فردوسی و شاهنامه جاودانش نیفتی!</p><p><strong>بی‌گمان افغانستان پروصله‌ترین کشور</strong> روی زمین است. جاده‌ها یا سَرک‌ها به خوبی گواه این موضوع است. جمله مشهوری‌ست که «جایی که جاده به پایان می‌رسد، طالبان آغاز می‌شود.» آن جاده‌هایی که به سختی زورشان به وصل کردن مردم به هم می‌رسد. مردمی که در ظاهر و باطن و فرهنگ، نه می‌توانی بیگانه‌شان بدانی و نه هموطن. به قول نویسنده: «کشورهای دنیا سه دسته‌اند: ایران، خارج و افغانستان. این سومی نه آن‌قدر از ایران جداست که خارج باشد و نه آن‌قدر داخل است که ایران باشد.»</p><p><strong>جان‌ور قندهار را باید خواند</strong> و این روزها شاید خواندنش ضروری‌تر از هر زمان دیگری باشد. این روزها که از یک‌سو نام مهاجران افغانستانی که سال‌ها همشهری‌هایمان بوده‌اند، بیشتر شنیده می‌شود و از سوی دیگر دشمن دیرینه، نقشه شوم ساختن افغانستانی دیگر را برای ایران‌مان در سر پرورانده. گفتنش به غایت تلخ است اما افغانستان آیینه تمام‌نمایِ قدم گذاشتنِ اجنبی در خاکِ پاکِ میهن است.</p><p><strong>+ </strong><a href="https://www.instagram.com/naemeisf/"><strong>بازنشر از صفحه اینستاگرام ناعمه اصفهانیان</strong></a></p>

تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «روح الله» رونمایی شد.

تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «روح الله» رونمایی شد.

<h4>از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «روح الله» با حضور چهره‌های فرهنگی و سیاسی در موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی رونمایی شد.</h4><p class="ql-align-justify">به گزارش خبرنگار<a href="http://www.ibna.ir"><strong> خبرگزاری کتاب ایران</strong></a><strong> (</strong><a href="http://www.ibna.ir"><strong>ایبنا</strong></a><strong>)</strong>، در این رونمایی که صبح امروز 11 خرداد، برگزار شد، مهدی ابراهیم زاده، معاون دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای، سجاد صفارهرندی، پژوهشگر، حجت‌الاسلام فلاح، پژوهشگر، حکیمه سقای بی‌ریا، پژوهشگر، شهره پیرانی، همسر شهید داریوش رضایی‌نژاد و هادی حکیمیان، مولف اثر سخنرانی کردند.</p><p class="ql-align-justify">هادی حکیمیان، مولف اثر، گفت: 90 میلیون جمعیتی که در ایران زندگی می‌کنند به شدت متاثر از آراء و اندیشه‌های امام خمینی (ره) هستند و برای همین نیاز است که امام را بشناسند. جای چنین اثری خالی بود و برای همین دست به قلم شدم تا چنین اثری خلق شود.</p><p class="ql-align-justify">او افزود: وقتی در حال نوشتن کتاب بودم جامعه هدف در ذهنم نسل جوانی بود که دوره رهبری امام را درک نکرده بودند. اما در عین حال علاقه داشتم که همه ایرانیان بتوانند با توجه به نسل روان کتاب آن را بخوانند.</p><p class="ql-align-justify">این نویسنده عنوان کرد: در این کتاب در پی پاسخ به سه سوال بودم. چرا انقلاب شد؟ چرا این انقلاب باید مذهبی باشد؟ چرا این انقلاب باید بعد غرب ستیزی داشته باشد و تا امروز بعد آمریکاستیزی آن حفظ شود؟</p><p class="ql-align-justify">حکیمیان گفت: تقریظ رهبری بر کتاب مایه دلگرمی من است. چون مقام معظم رهبری از نزدیکترین افراد به امام خمینی (ره) بودند و شناخت کاملی از ایشان داشتند این لطف ایشان نشان از موفقیت کتاب روح‌الله دارد. از نشر شهرستان ادب هم تشکر می‌کنم که زمینه انتشار این اثر را فراهم کردند.</p><p class="ql-align-right"><strong>شرح متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب:</strong></p><p class="ql-align-right">بسمه تعالی</p><p class="ql-align-right">این کتاب توانسته است چهره نزدیک به واقع از امام خمینی ترسیم کند؛ خردمندی‌، دوراندیشی، ایمان ناب، اخلاص در عمل، اراده پولادین، باور ژرف به گفته و عمل و هدف خود، شجاعت بی‌نظیر، دانش گسترده، روح لطیف و زلال، امید و اعتماد به خدا.. و البته ویژگی‌های دیگری هم هست که این نویسنده به آن دست نیافته است. امام خمینی در این کتاب بحقّ رهبری بزرگ و بی‌نظیر است که باور او به مردمش، نیمی از محصول کار او را تشکیل می‌دهد. من هم مانند نویسنده می‌گویم: خدا خمینی را تا ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه برای اسلام و مسلمین نگهدارد.</p><p class="ql-align-right">مطالعه این کتاب برای نسل جوان ما بسیار سودمند است.</p><p><br></p>

دبستانی‌ها برای رحلت این امام اشک ریختند!

دبستانی‌ها برای رحلت این امام اشک ریختند!

<p><strong>هادی حکیمیان، نویسنده «روح‌الله»</strong>، اثری متفاوت و داستانی از زندگی امام خمینی (ره) خلق کرده که با نگاهی عمیق به دوران پس از انقلاب و مدیریت بحران‌ها توسط ایشان، تصویری نو از امام ارائه می‌دهد. این کتاب با تقریظ مقام معظم رهبری، آماده ورود به خانه‌های همه علاقه‌مندان به شناخت بنیان‌گذار انقلاب است.</p><p><strong>به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس</strong>، در آستانه نزدیک شدن به سالروز رحلت بنیان‌گذار انقلاب،امام خمینی(ره)، قرار است تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «روح‌الله» به قلم هادی حکیمیان رونمایی شود. «روح‌الله» کتاب مستندی است از زندگی و سیره امام خمینی(ره) که لحن داستانی آن نظر بسیاری از مخاطبان را جلب کرده است.هادی حیکیمان، نویسنده این کتاب در گفت‌وگو با خبرنگار فارس درمورد وجه تمایز این اثر با آثار مشابه گفت:بسیاری از آثاری که درباره امام خمینی نوشته شده‌اند، مستند یا پژوهشی صرف هستند که می‌توان به دانشجویان یا طلاب ارائه داد. اما من قصد داشتم کاری <strong>شبه‌رمان یا داستان‌واره</strong> خلق کنم؛ یعنی تا حد امکان به فضای داستان و رمان نزدیک شوم، البته با وفاداری به مستندنگاری شخصیت امام. این رویکرد به من اجازه می‌داد <strong>روایتی ساده</strong> و دلنشین داشته باشم که خواننده عام، حتی یک دانش‌آموز سال‌های آخر دبیرستان یا فردی با مدرک دیپلم، بتواند آن را بخواند.</p><p>وی افزود: یک تفاوت دیگر این است که اغلب کتاب‌های مربوط به امام خمینی با 22 بهمن سال 1357 به پایان می‌رسند؛ اما کتاب «روح‌الله» دو فصل مجزا به دوران پس از انقلاب اختصاص داده است. یک فصل به مدیریت امام برای عبور جامعه از بحران‌های سال‌های 60 و 61، مانند موج ترور و انفجار و درگیری‌های گروهک‌های مختلف، می‌پردازد. فصل آخر نیز به مدیریت جامع امام در دوران جنگ و تحریم‌های شدید اقتصادی اختصاص دارد. داستان تا فوت امام و تشییع جنازه ایشان در بهشت زهرا نیز ادامه می‌یابد.</p><p>این نویسنده که آثار داستانی بسیاری همچون <strong>«درخت خرمالو»</strong> را در کارنامه کاری خود دارد، درمورد چرایی انتخاب نکردن قالب رمان در این اثر، بیان کرد: حساسیت‌هایی در مورد امام خمینی وجود دارد. ایشان شخصیت اصلی کتاب و فردی واقعی با ما به ازای بیرونی هستند. من اجازه ندارم در مورد ایشان تخیل کنم. ضمن اینکه پس از چاپ کتاب، باید هم پاسخگوی موافقان و طرفداران امام می‌بودم و هم مخالفان. امام جایگاه رهبری داشتند و اعضای خانواده، فرزندان، نوه‌ها و شاگردان نزدیک ایشان همچنان در قید حیات هستند. علاوه بر این، بسیاری از مردم عادی که امام را در ملاقات‌های عمومی دیده‌اند، تصویری از ایشان در ذهن دارند. این موضوع کار را بسیار دشوار می‌کند؛ وقتی افراد زیادی از امام تصویری در ذهن دارند، راه را بر تخیل می‌بندد.</p><p>نویسنده <strong>کتاب «برج قحطی»</strong> که در زمان حیات رهبری، دوران کودکی خود را می‌گذراند خاطره‌ای را از روز رحلت امام خمینی(ره) این گونه نقل کرد: در سال 1368، کلاس پنجم دبستان بودم و آن زمان امتحانات نهایی برگزار می‌شد. ما برای امتحان نهایی به حوزه امتحانی دیگری رفته بودیم. هنوز کسی خبر نداشت. یکی از بچه‌ها می‌گفت که صبح رادیو اعلام کرده امام خمینی فوت کرده‌اند، اما بقیه باور نمی‌کردند. خبرهای روزهای قبل نشان می‌داد که ایشان بیمار بودند و جراحی کرده بودند. صبر کردیم تا مدیرمان آمد. ایشان هم خبر نداشت؛ مدیر رادیوی ماشینش را روشن کرد و گفت اگر خبری باشد، رادیو اعلام می‌کند. ساعت 7 صبح&nbsp;بود که رادیو خبر فوت امام را اعلام کرد، یادم هست بسیاری از بچه‌ها گریه کردند.</p><p>حکیمیان همچنین درمورد <strong>تقریظ مقام معظم رهبری</strong> بیان کرد: این اتفاق برای هر نویسنده‌ای باعث خوشحالی و دلگرمی می‌شود و امید و نیروی مضاعفی می‌دهد تا سال‌ها با انرژی زیاد کار کند. این اتفاق برای من هم افتاده است.</p><p><br></p>

زندگی‌نامه خودگفته‌ی سید مقاومت

زندگی‌نامه خودگفته‌ی سید مقاومت

<p class="ql-align-justify">الهه آخرتی، مولف کتاب «روح‌الامین»، در گفت‌وگو با خبرنگار <strong>خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،</strong> به تشریح روند تدوین و ویژگی‌های این اثر پرداخت و گفت<strong>:</strong> نگارش کتاب «روح‌الامین» سه هفته پس از شهادت سید حسن نصرالله آغاز شد. این کتاب، یک زندگی‌نامه خودگفته بر پایه 170 ساعت مصاحبه صوتی شکل گرفته است. این گفت‌وگوها که از دوران کودکی تا دو هفته پیش از شهادت را در بر می‌گیرد، نه برگرفته از سخنرانی‌ها، بلکه مصاحبه‌هایی اختصاصی و عمیق هستند.</p><p class="ql-align-justify">او افزود: این کتاب نه صرفاً یک زندگی‌نامه است، نه تحلیلی نظامی نه مستندی سیاسی؛ بلکه ساختار آن تلفیقی است از روایت‌های تاریخی و تجربه‌های زیسته و تحلیل‌های دقیق. همه این مطالب از زبان خود سید حسن نصرالله و بر پایه سخنان و گفت‌وگوهای او تدوین شده است.</p><p class="ql-align-justify">آخرتی با اشاره به محتوای کتاب گفت: در این روایت، سید حسن نصرالله به موضوعاتی چون تولد، تحصیل در نجف، ورود به فعالیت‌های دینی و سیاسی، ارتباط با انقلاب اسلامی ایران، جنگ 33 روزه، خاطرات نبردهای لبنان و آزادسازی جنوب این کشور پرداخته است. همچنین تحلیلی شخصی از مقاطع مختلف تاریخ حزب‌الله، جنگ‌ها، و دیدارهایش با شخصیت‌هایی چون شهید قاسم سلیمانی، آیت‌الله بهجت، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز در کتاب گنجانده شده است.</p><p class="ql-align-justify">او تأکید کرد: این اثر مورد تأیید شخص سید حسن نصرالله بوده، چرا که تمامی مطالب آن از زبان خود او نقل شده و تنها در مواردی بسیار معدود، برای روان‌تر شدن متن، توضیحاتی کوتاه افزوده شده است. این موارد کمتر از ده بخش را شامل می‌شوند و اصل محتوا همان‌گونه که گفته شده، به فارسی ترجمه شده است.</p><p class="ql-align-justify">آخرتی تاکید کرد: بخشی از اطلاعات و منابع نیز به صورت پاورقی تکمیل شده‌اند. در موضوعاتی که سید حسن نصرالله شخصاً به آن‌ها نپرداخته مانند شهادت فرزندش یا اظهارات اطرافیان و شهید قاسم سلیمانی درباره او، به عنوان منابع تکمیلی در قالب پاورقی در کتاب گنجانده شده‌اند. از بخش‌های ناشنیده و کمتر گفته‌شده این کتاب، می‌توان به استخاره‌هایی اشاره کرد که آیت‌الله بهجت برای سیدحسن نصرالله انجام داده بود؛ از جمله استخاره‌ای که به پذیرش مسئولیت دبیرکلی حزب‌الله انجامید و در کتاب با روایت مستقیم خود شهید آمده است.</p><p class="ql-align-justify">او درباره چالش‌های احساسی تدوین این پروژه افزود: دشوارترین بخش کار، شنیدن ساعت‌ها صدای سید حسن نصرالله پس از شهادتش بود. گاه چنان در روایت‌های او غرق می‌شدم که برای لحظاتی فراموش می‌کردم او دیگر در میان ما نیست. یک شوخی یا جمله ناگهانی، دوباره داغ شهادتش را برایم زنده می‌کرد. این تجربه، طی پنج ماه به‌طور مداوم همراه من بود.</p><p class="ql-align-justify">آخرتی با ابراز امیدواری نسبت به بازخورد مخاطبان گفت: امیدوارم این کتاب بتواند تصویری دقیق از شخصیت و مسیر مجاهدت‌های شهید سید حسن نصرالله ارائه دهد. کتاب «روح‌الامین»، اثری است برای آن‌ها که می‌خواهند او را از زبان خودش بشناسند؛ منبعی قابل‌اعتماد و خواندنی.</p><p class="ql-align-justify">در پایان، این پژوهشگر افزود: در کتاب، به نقش و تلاش‌های سید حسن نصرالله در حفظ امنیت ایران اشاره شده است. او برای ایران و مردمش بسیار کوشیده و بارها آرزو کرده بود کاش می‌توانست برخی سخنانش را مستقیماً به مردم ایران منتقل کند. این کتاب، تلاشی است در همین راستا تا مخاطب ایرانی بهتر درک کند که پیوند ما با لبنان چگونه شکل گرفته و چگونه ادامه خواهد یافت.</p><p class="ql-align-justify"><a href="http://ibna.ir/x6yXq"><strong>بازنشر از تارنمای خبرگزاری ایبنا</strong></a></p><p><br></p>

کتابی که خط‌قرمزها را رد کرد و تقریظ رهبر انقلاب را گرفت

کتابی که خط‌قرمزها را رد کرد و تقریظ رهبر انقلاب را گرفت

<p><strong>کتاب «سه دیدار» </strong>برای خیلی از ما دهه‌شصتی‌ها که دوست داشتیم درباره امام خمینی(ره) بیشتر بخوانیم، اولین انتخاب بود. نادر ابراهیمی در این کتاب با همان نثری که امضای خودش را داشت، با نگاهی حماسی و قلندرانه، زندگی مردی را روایت می‌کرد که تنها رهبر سیاسی برای ما نبود.</p><p>در سال‌های پس از "سه دیدار"، کتاب‌های مختلفی راجع به امام(ره) نوشته شد، اما هیچ‌کدام توفیق کار ارزنده ابراهیمی را نیافت و نتوانست جای آن را بگیرد. اگرچه کتاب ابراهیمی همچنان از رونق نیفتاده است و هنوز به‌عنوان یک کار خواندنی در این حوزه معرفی می‌شود، اما لزوم انتشار کتابی جدید با نگاهی جدید که بتواند نسل جوان امروز را همراه کند و به سؤالات او درباره چرایی انقلاب و شخصیت امام(ره) پاسخ دهد، احساس می‌شد؛ کتابی که فارغ از فضاهای شعاری نوشته شده باشد و همین نگاه رئالش به تاریخ، بتواند نسل جدید را به خود جلب کند.</p><p><strong>کتاب روح‌الله، اثر هادی حکیمیان</strong> ‌که حدود سه سال پیش منتشر شد، از چنین ویژگی‌هایی برخوردار است. حکیمیان که تاکنون آثار متعددی در حوزه داستان تاریخی منتشر کرده است، در "روح‌الله" تلاش دارد از فضاهای مرسوم روایت در این دست از آثار فاصله بگیرد و حتی در برخی موارد خط‌قرمزها را نیز رد کند، همین جسارت "روح‌الله" اولین نقطه قوت اوست. این کتاب که در این روزها اعلام شده قرار است تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن رونمایی شود، در ایام سی‌وششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران، در صدر فهرست فروش شهرستان ادب (ناشر) بوده است.</p><p>کتاب «روح‌الله» <strong>تکیه بر وقایع مستندی </strong>دارد که کنار یکدیگر، بخش مهمی از زندگی تاریخی و سیاسی بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی را بازگو می‌کند. منابع و مآخذ مذکور، در پایان کتاب، به‌خوبی روشنگر دقت نویسنده و تلاش او برای روایتی دقیق از وقایع است؛ ولی این امر منافی استفاده نویسنده از تکنیک‌های معمول زندگی‌نامه‌نویسی برای تبیین و جذابیت بیشتر اثر نیست.</p><p>حکیمیان در گفت‌وگو با تسنیم، وجه تمایز کتاب "روح‌الله" با دیگر آثار را این‌طور توضیح داد: عمده کتاب‌هایی که درباره امام(ره) نوشته شده است، به زندگی ایشان از سال 42 به بعد می‌پردازند؛ از کتاب‌های تاریخی مدارس و دانشگاه گرفته تا حتی صداوسیما زندگی سیاسی امام(ره) را از این تاریخ به بعد بررسی می‌کنند؛ از این منظر بین مردم نیز جا افتاده است که زندگی سیاسی امام(ره) از این تاریخ به بعد شروع می‌شود؛ این در حالی است که امام(ره) در دوره پهلوی اول، بعد از استعفای رضا شاه و اشغال ایران در دهه 20 و 30 فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زیادی داشته‌اند که به آنها پرداخته نشده است، اتفاقات متعددی در زندگی امام(ره) ـ از دوران نوجوانی و جوانی امام(ره)&nbsp;که مصادف است با دوران قاجار، پس از آن در دوران رضا شاه، روزگار ملی شدن صنعت نفت در دهه 30 و... ـ رخ داده که از نظر بسیاری از نویسندگان مغفول مانده است.</p><p>او گفت: عمده کتاب‌ها نیز زندگی ایشان را تا 22 بهمن‌ماه 57 بررسی می‌کنند و در این تاریخ به پایان می‌رسند؛ در حالی که پس از انقلاب نیز وقایع مهمی رخ می‌دهد که از آن جمله می‌توان به پیروزی انقلاب، وقوع جنگ تحمیلی، برگزاری ادوار مختلف انتخابات، فعالیت گروه‌ها و جریان‌های مختلف، ترورهایی که به‌دست منافقین صورت می‌گرفت، جنگ شهرها و... اشاره کرد. در کتاب «روح‌الله» سعی کردم با در نظر گرفتن این موضوع، به این مسائل نیز بپردازم.&nbsp;</p><p>نوشتن درباره رجل سیاسی معاصر کار ساده‌ای نیست، حال اگر این شخصیت، ویژگی‌های دیگری هم داشته باشد، کار برای نویسنده سخت‌تر می‌شود، دست و دل قلم می‌لرزد و سخت‌گیری‌های نظارتی نیز بیشتر است. برای نویسنده "روح‌الله" همه این‌ها با هم بوده است، مضاف بر اینکه در روایت سیر زندگی و فعالیت‌های سیاسی امام(ره)، نویسنده به‌فراخور زمان، از گروه‌ها و گرایش‌های مختلف سیاسی هم یاد کرده است. حکیمیان که برای نوشتن کتابش، شش سال مطالعه و فیش‌برداری کرده است، تأکید می‌کند که با وجود این حساسیت‌ها در نقل کلام امام(ره) یک واو پس‌وپیش نکرده و تخیل را دخیل نکرده است،</p><p>با وجود این، کتاب حکیمیان روایتی خشک از تاریخ نیست، نثر او، از جمله نقاط قوت کتاب است. توجه نویسنده به جزئیات، فضاسازی و توجه به شخصیت‌پردازی کتاب او را از دیگر آثار متمایز می‌کند.</p><p>وجه ممیزه دیگر "روح‌الله" توجه به اسناد و حتی ارائه اسنادی جدید از فعالیت‌های سیاسی امام(ره) است، نویسنده دراین‌باره گفت: از جمله آنها نامه‌ای است که امام(ره) خطاب به پاپ در سال 27 بعد از تشکیل دولت رژیم صهیونیستی نوشته شده است. این نامه به‌نام سیدمحمد بهبهانی خطاب به پاپ شناخته می‌شود، اما در واقع نویسنده این نامه، شخص امام(ره) هستند.</p><p>ایشان در این نامه به پاپ معترض می‌شوند که؛ "چرا در مقابل شکل‌گیری رژیم صهیونیستی ساکت هستید؟!"، نامه دیگری نیز هست که امام(ره) در سال 31 در جریان انتخابات سیزدهمین دوره شورای ملی در دوره مصدق نوشته‌اند که در آن به سیدعلی‌محمد وزیری توصیه می‌کنند که از شیخ مهدی حائری حمایت کنند؛ ایشان فرزند حاج شیخ عبدالکریم حائری هستند و اگر شکست بخورند، شکست بزرگی برای روحانیون خواهد بود.</p><p>هرچند کتاب مستند نوشته شده است، اما تلاش نویسنده بر این است که مخاطبان از اقشار مختلف را با خود همراه کند. کتاب "روح‌الله" نه‌تنها ما را با مردی آشنا می‌کند که سرنوشت ایران را تغییر داد و پدر معنوی یک ملت بود، بلکه کنار آن دست هر یک از ما را می‌گیرد و در هزارتوی تاریخ معاصر از رنج‌ها و شادی‌های ملتی می‌گوید که همیشه برای داشتن ایرانی آباد و آزاد از قید استعمار و وابستگی کوشیدند و تلخی‌های زمانه را به‌جان خریدند.</p><p>+ به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم</p><p><a href="https://tn.ai/3314393"><strong>بازنشر از تارنمای خبرگزاری تسنیم</strong></a></p>

این زندگی زیباست

این زندگی زیباست

<p><strong>یادداشتی درباره کتاب «عایده» که اتفاقی تازه در ادبیات پایداری است؛</strong></p><p>کتاب «عایده» اولین روایت از زندگی خانوادۀ شهدای غیرایرانی نیست که به زبان فارسی منتشر می‌شود، اما اولین کتاب زندگی‌نگارۀ خانوادۀ شهیدی غیرایرانی است که یک نویسندۀ ایرانی آن را تألیف کرده، از این جهت «عایده» را می‌شود یک کتاب خط‌ شکن دانست؛ کتابی که در نوع خود اولین است و می‌تواند مسیری برای <strong>«توسعۀ جغرافیایی»</strong> ادبیات پایداری ایجاد کند؛ مسیری برای ورود قلم و قریحۀ نویسندگان ایرانی به روایت زندگی شهدایی از فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و تمام سرزمین‌های جغرافیای بدون مرز مقاومت.</p><p class="ql-align-justify"><strong>زندگی قهرمان کتاب «عایده» در لبنان می‌گذرد</strong>؛ سرزمینی با یک بافت جغرافیایی خاص و مردمانی که فرهنگی منحصربه‌فرد دارند. روایت این ویژگی‌های خاص در دل یک زندگی‌نگارۀ مستند، کار چندان راحتی نیست که محبوبه‌سادات رضوی‌نیا به خوبی از پس آن برآمده و با قلمش «عایده» را به کتابی تبدیل کرده که روح جغرافیای لبنان در آن جاری است. توصیفات گرم و زنده، گفت‌وگونویسی‌های فکرشده و تلاش نویسنده برای دور نشدن از حال‌وهوای جملات راوی، «عایده» را به کتابی تبدیل کرده که از کلیشه‌های مرسوم و معمول فاصله گرفته است. «عایده» کتاب باطراوتی است که در ایجاد تجربه‌ای تازه برای مخاطب فارسی‌زبان به توفیق می‌رسد و می‌تواند عطر زعتر و تصویر باغ‌های زیتون را در ذهن مخاطب خود، جاری کند.</p><p><strong>خانم عایده سرور، زنی در میدان است</strong>؛ بانویی که کیفیتی از «بودن» در صحنه را به تصویر می‌کشد و لحظه‌لحظۀ زندگی‌اش، نمایانگر احوالاتِ شخصیتی است که نه از وظایف ذاتی خود در خانواده دست می‌کشد و نه از مسئولیت اجتماعی و سیاسی خود در برابر باورها و آرمان‌هایش کوتاه می‌آید. عایده پیش از هرچیز یک زن است؛ زنی که عشقی عمیق را تجربه می‌کند، برای فرزندانش مادری نمونه است، خانه‌داری می‌فهمد و همسرداری بلد است، خوش‌معاشرت است و بسیار اهل مراودات اجتماعی. در کنار همۀ این‌ها اما او یک عضو مؤثرِ «جبهۀ مقاومت» هم است و روزمرگی‌های زندگی، او را از رسالتِ خدمت به این جبهه بازنمی‌دارد. شاید خانم عایده سرور حتی یک بار هم کلیدواژۀ «الگوی سوم زن» را نشنیده باشد اما سبک زندگی‌اش شباهتی غیرقابل انکار به این الگو دارد؛ الگویی که رهبر انقلاب اسلامی سال‌هاست تحقق آن را در حوزۀ مسائل زنان دنبال می‌کنند. با این منطق اگر نگاه کنیم، عایده سرور مانند فخرالسادات موسوی&nbsp;و کونیکو یامامورا ، یک نمونۀ تعیّن‌یافته از الگوی زیست و کنش‌گری مطلوب زنِ انقلاب اسلامی است؛ زنانی از لبنان، ژاپن و ایران و هر سه مفتخر به زیستن در خانواده‌هایی شهیدپرور. این زنان بدون آن‌که اراده کرده ‌باشند یا کسی آن‌ها را به این سمت کشانده ‌باشد، با «حضور زنانۀ» خود در صحنه به نمونه‌هایی از الگوی سوم زن تبدیل شدند. از این جهت، «عایده» در کنار «مهاجر سرزمین آفتاب» و «پاییز آمد» می‌تواند سوژۀ خوبی برای پژوهش‌های علمی و آکادمیک پیرامون «الگوی سوم زن» باشد.</p><p>کتاب «عایده» دربارۀ زندگی یک مادر شهید است که نه از سر تصادف یا بختِ خوش، بلکه در نتیجۀ یک زندگی خالصانه و مجاهدانه به این افتخار نائل شده است. «عایده» چنان‌که از نامش پیداست، <strong>کتاب روایت زندگی یک زن است</strong>؛ زنی که رسیدن به افتخار مادر شهید بودن، ثمرۀ سال‌ها خودسازی، عبادت، مبارزه و همت اوست. این کتاب بیش از هرچیز راوی زندگی و زمانۀ «عایده» و هزاران بانو شبیه اوست؛ زنانی که در کشوری کیلومترها دورتر از ایران، شیفتۀ انقلاب امام خمینی(ره) می‌شوند و این شیفتگی، مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد و به نقطه‌‎ای می‌رسانَد که مادری‌کردن برای یک شهید، قلۀ آن است. همان‌طور که «شهیدانه زیستن» مهم‌ترین پیش‌نیاز «شهیدشدن» است، به همین قرینه باید گفت «مادر شهید بودن» مقدمۀ «مادر شهید شدن» است و «عایده» تلاشی برای روایت سبک زندگی زنی است که مدال افتخار مادر شهید بودن، ثمره و نتیجۀ طبیعی تصمیم‌های او در زندگی است.</p><p>+ یادداشت از محمدصالح سلطانی</p><p><a href="https://news.hozehonari.ir/news/50119"><strong>بازنشر از تارنمای حوزه‌ی هنری</strong></a></p>

فاضل نظری به «نیست» رسید!

فاضل نظری به «نیست» رسید!

<p>مجموعه‌شعر<em> «نیست» </em>از<strong> فاضل نظری</strong> نهم اسفند ماه و همزمان با توزیع سراسری، با حضور شماری از علاقه‌مندان به شعر و ادبیات در سالن اصلی پردیس سینمایی آزادی رونمایی شد و مخاطبان فاضل نظری توانستند در این مراسم برخی سوالات خود را از وی بپرسند، به شعرخوانی‌های او گوش دهند و در پایان کتاب را با امضای او به خانه ببرند.</p><p>فاضل نظری در این مراسم از اینکه برخی به اشعار او ایراد می‌گیرند سخن گفت و توضیح داد: گاهی اوقات بعضی‌ها که دوست و عزیز من هم هستند، به من می‌گویند فاضل در مجموعه شعرش این کار را کرده، ولی باید این کار را می‌کرد. مگر من تصمیم می‌گیرم که این کار را بکنم؟ این حس و حال من است. حتماً باید تصمیم بگیرم که شاد باشم. آخر من چطوری تصمیم بگیرم شاد باشم، وقتی غمگین هستم؟ یا تصمیم بگیرم غمگین باشم، وقتی شاد هستم. اینها در اراده من نیست.</p><p>شاید این خلاصه‌ای از راهی طولانی باشد که فاضل نظری از دو دهه قبل طی کرده است و در این مسیر افراد بسیاری نیز با او همراه شده‌اند، شیوه شاعری وی بارها تکرار شده ولی از این مهم‌تر گویشوران فارسی‌زبان امروز از او در گستره فرهنگی زبان فارسی استقبال کرده‌اند و آثارش پرفروش شده است. فاضل نظری در تمام اشعار، خودش است و از خود و حالاتش می‌نویسد، شاید بتوان شعر او را نمونه خوبی از شعر جوششی دانست و نه شعر کوششی.</p><p>فاضل نظری، (متولد شهریورماه 1358) پیش از این هفت عنوان کتاب با نام‌های <em>گریه‌های امپراتور </em>(1382)، <em>اقلیت</em> (1385)، <em>آن‌ها </em>(1388)، <em>ضد</em> (1392)، <em>کتاب</em> (1395)، <em>اکنون</em> (1397) و<em> وجود</em> (1400) منتشر کرده است و به این شکل مجموعه‌شعر «نیست»، هشتمین اثر فاضل نظری است که <strong>شامل 41 غزل</strong> از تازه‌ترین سروده‌های وی با مضامین عاشقانه و اجتماعی در 88 صفحه از سوی انتشارات «سوره مهر» روانه بازار شد و طی این مدت به 5 چاپ رسیده است&nbsp;و حدود 10 هزار نسخه از آن به فروش رسیده است.</p><p>آثار فاضل نظری فقط با اقبال عمومی هم روبرو نبوده است و هر چند هر کدام از آثار وی به بیش از ده‌ها چاپ رسیده است و بر اساس آمار انتشارات سوره مهر تنها تا سال 1397، بیش از 500 هزار نسخه از آثار وی به فروش رفته بود، توجه منتقدان و جوامع ادبی را نیز به خود جلب کرده است و جوایزی چون جایزه کتاب سال شعر جوان (1384)، جایزه قلم زرین (1392) جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (1387) و جایزه بخش جوان در نخستین دوره جشنواره شعر فجر (1385) را نیز در کارنامه کاری خود دارد.</p><p><strong>عشق، عرفان و هجویه‌ای شگفت</strong></p><p>در یک دسته‌بندی کلی و از جهت محتوایی اشعار این دفتر با دفترهای قبلی متفاوت است و هر چند از جهت تصاویر و موتیف‌ها تا حدی به بقیه اشعار شباهت دارد، وزنه غزل‌هایی با محتوای اجتماعی، پند و اندرز، حکمی یا حتی عارفانه بالاتر و از نظر تنها تعداد کمی بیش از نیمی از اشعار عاشقانه است. غزل‌هایی مانند نی‌ها (با مطلع<strong> بوی این مرداب را گر خوش نمی‌انگاشتند/ در لجن سرمست‌ نی‌ها قد نمی‌افراشتند</strong>) یا ارتفاع رهایی (با مطلع <strong>مانند یک سراب که از دور بنگرند/ مردم برای هیچ به هم رشک می‌برند</strong>) یا تنها آه (<strong>با مطلع گفت اگر فریاد ممکن نیست تنها آه باش/ قدر آهی ناله مظلوم را همراه باش</strong>) با توجه به مفهومی که منتقل می‌کنند در دسته اشعار اجتماعی قرار می‌گیرند.</p><p>غزل‌هایی مانند خودکشی در رودخانه (با مطلع<strong> اگر بناست که دریا خیال باشد و خواب/ رواست خودکشی رودخانه در مرداب</strong>) و آسمان (با مطلع <strong>اگر درخت، اگر آسمان، اگر رودم/ به آنچه سهم من از بودن است خشنودم</strong>) نیز می‌توانند جزء غزل‌های عارفانه یا حکمی نام‌ گذاری شوند که از لحظات خلوت و بینش عمیق هر انسانی برمی‌آید و نظری توانسته با قلم شاعرانه خود آنها را برای همگان تصویر و تصور سازد.</p><p>اما مانند همیشه نقطه قوت فاضل نظری در این دفتر نیز اشعار عاشقانه است، هر چند باید پذیرفت تا حدی لحن او تغییر کرده و برای نمونه از ابیاتی که در اولین دفتر یعنی <em>گریه‌های امپراتور</em> بود (مانند <strong>عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم/ شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق</strong>) کمتر می‌توان دید و رنگ و جنس ابراز عشق، به آن اندازه تنانه نیست. البته باز هم غزل‌های خوب و عاشقانه دارد. مانند غزل جادوچراغ (با مطلع ی<strong>ک لحظه هم حتی نرفتی از خیالم/ خوشحال باش ای بی‌وفا! خوش نیست حالم</strong>) یا بعضی‌ وقت‌ها (ا<strong>ین که آدم یک جهان تنهاست بعضی وقت‌ها/ قصه‌ای غمگین ولی زیباست بعضی‌ وقت‌ها</strong>) یا پذیرفتن (با مطلع <strong>کلام تلخ ولی صادقانه را بپذیر/ بهانه‌است، چه بهتر بهانه را بپذیر</strong>) با این بیت درخشان: <strong>نشاط عشق به رنج وجود می‌ارزید/ ملال این سفر جاودانه را بپذیر </strong>و غزل زندان امید (با مطلع<strong> اوقات‌ تلخ و وضع خراب و هوا پس است/ من تاب قهر یار ندارم، بگو بس است</strong>).</p><p>تصاویر و درونمایه‌های کلی مانند رود، آبشار، فواره، بهار، قفس، چشمه، زندانی، تبر و درخت، پرنده و غیره هم که دیگر در اشعار نظری سابقه‌ای دیرینه دارند و در این دفتر هم تکرار شده‌اند.</p><p>اما شاید آنچه این دفتر را با بقیه آثار او متفاوت کرده باشد، هجویه ایست که با نام فرمان‌بر سروده و در این دفتر گنجانده است. می‌دانیم شعرایی که مستمر شعر می‌گویند و به خصوص در یک قالب بیشتر اثر می‌آفرینند اشعار زیادی دارند ولی در زمان انتشار بالاخره بین آنها انتخاب می‌کنند (کاری که معمولا هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه به‌خوبی انجام می‌داد) و معمولا بهترین‌ها را منتشر و به مخاطب خود عرضه می‌کنند. اما اینکه تصمیم گرفته شده چنین شعری در این دفتر بیاید، هم خود نشان‌دهنده تغییری در روند شاعری فاضل نظری می‌تواند باشد.</p><p>شعری که با این بیت آغاز می‌شود:<strong> اختیار از خود ندارد ناگزیری مثل تو/ منصب فرمانبری دارد وزیری مثل تو </strong>و بعد از هفت بیت به اینجا می‌رسد:</p><p><strong>دیدمت همسفره کفتارهای مرده‌خوار/ سگ در این صحرا شرف دارد به شیری مثل تو</strong></p><p><strong>دور باد از ببرهای سرفرازی مثل ما/ دوستی با خوک‌های سربه‌زیری مثل تو </strong></p><p>و یک سوال: آیا این همان شاعری است که در دفتر قبلی (فقط به عنوان یک نمونه) احیانا در متلکی شاعرانه و عاشقانه به معشوق گفته بود:</p><p>گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن/ نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد</p><p> این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست/ خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد.</p><p><a href="https://irna.ir/xjTgQ8"><strong>بازنشر از خبرگزاری ایرنا</strong></a></p>